جدول جو
جدول جو

معنی قطب الدینی - جستجوی لغت در جدول جو

قطب الدینی
(قُ)
ده کوچکی است از دهستان سعیدآباد بخش مرکزی شهرستان جیرفت واقع در 7 هزارگزی باختر سعیدآباد و 2 هزارگزی جنوب ناصریه به سعیدآباد. سکنۀ آن 12 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قطب الدین
تصویر قطب الدین
(پسرانه)
محور آیین و دین
فرهنگ نامهای ایرانی
(قُ بُدْ دی)
دهی از دهستان تراکمۀ بخش کنگان شهرستان بوشهر واقع در 122 هزارگزی جنوب خاوری کنگان کنار راه فرعی لار به گله دار. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن گرم سیری مالاریایی است. سکنۀ آن 296 تن می باشد. آب آن از چشمه و قنات و محصول آن غلات، حبوبات، تنباکو و پیاز و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(قُ بُدْ دی)
محمد تکش خان بن الب ارسلان بن اتشتربن محمد بوشتکین. بعد از پدر پادشاهی بدو تعلق گرفت. میان او و سلاطین غور در تنازع کار خراسان محاربات رفت، سلطان شهاب الدین غوری از او منهزم شد، پس صلح کردند. وی به سال 617 هجری قمری درگذشت. رجوع به تاریخ گزیده چ لندن ج 1 صص 494- 498 شود
یاقوتی، امیر اسماعیل خال برکیارق بود و به دستور ترکان خاتون به جنگ برکیارق رفت و به سال 486 هجری قمری در حدود کرخ میان آنان جنگ درگرفت. برکیارق پیروز شد و قطب الدین اسماعیل اسیر گشت و در رمضان همان سال کشته شد. (تاریخ گزیده چ لندن ج 1 ص 450)
ایلبک. از اطرافیان سلطان محمود بن سام بود. در زمان وی بر هند مستولی شد و دهلی را دارالملک ساخت و پس از وی غلامش شمس الدین به جای وی پادشاه شد و سلطان لقب یافت و مدتی سلاطین دهلی از نسل او بودند. (تاریخ گزیده چ لندن ج 1 ص 412 و 413)
طاوس سمنانی. از وزرای میرزا ابوالقاسم بابر و میرزا سلطان ابوسعید بود. وی پس از واقعۀ قراباغ به هرات رفت و پس از آن به صوب عراق و آذربایجان عزیمت کرد و به سال 900 هجری قمری در 72 سالگی وفات یافت. (رجال حبیب السیر ص 161)
سلیمانشاه بن خواجه محمود. وزیر شاه شجاع. در جنگی که بر سر شیراز میان شاه محمود و شاه شجاع درگرفت و به پیروزی شاه شجاع و فتح شیراز منتهی گشت، شاه شجاع وزارت به خواجه قطب الدین مسلم داشت. (تاریخ گزیده چ لندن ج 1 ص 703)
ملک قطب الدین، وی در هنگامی که امیر مبارزالدین محمد کرمان را مستخلص کرد عازم خراسان شد و لشکری از ملک هرات خواست تا بدین وسیله بر کرمان مستولی شود ولی سرانجام شکست خورد. رجوع به تاریخ گزیده چ لندن ج 1 ص 632 شود
عبدالله بن محیی بن محمود انصاری خزرجی سعدی، مقیم شیراز. از عرفای اواخر قرن نهم هجری است. او راست: 1- ابواب الخیر. 2- تخمین الاعمار. سال وفاتش به دست نیامد. رجوع به الذریعه ج 4 ص 14 و ریحانه الادب ج 3 ص 39 شود
مولانا قطب الدین، از نزدیکان و درباریان امیر تیمور گورکان است که به رسالت پیش سلطان احمد رفته و پیام محبت و دوستی امیر تیمور را به وی ابلاغ کرده است. رجوع به تاریخ گزیده چ لندن ج 1 ص 737 شود
شاه محمود، فرزند امیر مبارزالدین محمدخان. وی در جمادی الاول سال 737 هجری قمری متولد شد و در 9 شوال سال 776 در اصفهان درگذشت. رجوع به تاریخ عصر حافظ ج 1 ص 448 شود
تاینگو. شوهر و برادرزادۀ خان ترکان دختر قتلغخان است. قطب الدین پس از براق دو سال حکومت کرمان را داشت. رجوع به تاریخ گزیده چ لندن ج 1 ص 529 شود
پهلوان ابن عمادالدین. نایب و ولی عهد اتابک نصره الدین احمد بود. رجوع به تاریخ گزیده چ لندن ج 1 ص 546 شود
لغت نامه دهخدا